میرزا حسین خلیلی تهرانیتهرانی، حاج میرزاحسین خلیلی، فقیه و مرجع تقلید امامی قرن سیزدهم و چهاردهم و از رهبران روحانی نهضت مشروطه ایران بود. ۱ - حیاتوی در ۱۲۳۰ در نجف متولد شد. [۱]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۳، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
ابتدا نزد پدرش حاج میرزا خلیل، و برادرش حاج ملاعلی، درس خواند و پس از اتمام مرحله سطح، در محضر محمدحسن نجفی (صاحب جواهر، متوفی ۱۲۶۶) و بعد از وفات او در محضر شیخ انصاری (متوفی ۱۲۸۱) تحصیل کرد و از آنان و برخی دیگر از علما، از جمله مولی زین العابدین گلپایگانی، اجازه روایت گرفت. [۲]
محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۲۷۹ـ ۲۸۰، قم ۱۴۰۵.
[۳]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۲۶ـ۲۲۷، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۴]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۸۳، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۹، ص۶۰، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
سپس در نجف به تدریس فقه پرداخت. احاطه او بر فروع فقهی و تسلطش را در تدریس ستوده و گفتهاند که از آرای بلند و قدرت بیان فوق العاده برخوردار بود. [۶]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۲۶، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۷]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۳ ـ۵۷۴،نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
وی پس از وفات شیخ محمدحسین کاظمی (۱۳۰۸)، یکی از مراجع تقلید شد و در پی رحلت میرزای شیرازی (۱۳۱۲)، از بزرگترین مراجع تقلید به شمار آمد و مقلدان فراوانی در ایران و هند و عراق و دیگر بلاد اسلامی یافت. [۸]
محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۲۷۷، قم ۱۴۰۵.
[۹]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
۲ - شاگرداندر حلقه درس او فقهای نامداری شرکت میکردند. وی شاگردان فراوانی تربیت کرد که از آن جمله اند: آقاضیاءالدین عراقی، آقاحسین نجم آبادی، سیدمیرزاآقا دولت آبادی، سیدمحمد لواسانی و شیخ مرتضی آشتیانی. [۱۰]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
[۱۱]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۹۹، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۲]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۴۱۴، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۳]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۱۷۰، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۴]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۴۵، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۵]
حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعة، ج۱، ص۵۲، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۶/ ۱۹۸۷ـ۱۹۹۶.
[۱۶]
حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعة،ج ۱، ج ۶، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۶/ ۱۹۸۷ـ۱۹۹۶.
[۱۷]
حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعة، ج۱، ص۱۸۲، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۶/ ۱۹۸۷ـ۱۹۹۶.
[۱۸]
حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعة، ج۱، ص۵۷۴، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۶/ ۱۹۸۷ـ۱۹۹۶.
آقابزرگ طهرانی، [۱۹]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
میرزاعلی اکبر همدانی، [۲۰]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۲۳۲، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
شیخ محمد طالقانی و شیخ محمدحسین کاشف الغطاء [۲۲]
محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۲۸۱، قم ۱۴۰۵.
[۲۳]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۸۳، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
از او اجازه روایت گرفتند.۳ - فعالیتهای سیاسیتهرانی به امور سیاسی و اجتماعی ایران حساس بود. وی در ۱۳۲۱، به دنبال اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی ایران و نارضایتی مردم از کارهای امین السلطان (صدراعظم وقت)، همراه با آخوند ملامحمدکاظم خراسانی (متوفی ۱۳۲۹) به علمای ایران نامه نوشت و ناخشنودی خود را از سیاستهای نادرست امین السلطان نشان داد و حتی گفتهاند که او را تکفیر نمود. این اقدامات بسیار مؤثر بود و موجب عزل امین السلطان شد. [۲۴]
احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، تهران ۱۳۶۳ ش.
با آغاز نهضت مشروطه، تهرانی همراه با آخوند خراسانی و ملاعبداللّه مازندرانی (متوفی ۱۳۳۱) از آن حمایت نمود. این سه روحانی، که بعد از وفات میرزای شیرازی مرجعیت شیعیان را به عهده داشتند، با نامهها و پیامها و ارشادهای خود، سهم مهمی در پیروزی نهضت مشروطه داشتند. هدف آنان از این حمایت، که آن را از عمده ترین عوامل پیروزی مشروطه دانسته اند، حفظ مذهب اسلام و از میان برداشتن حکومت استبداد و کوتاه کردن دست متجاوزان خارجی بود. [۲۵]
عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۴، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۲۶]
عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۳۳ـ۱۳۴، تهران ۱۳۶۴ ش.
پس از پیروزی نهضت مشروطه و تأسیس مجلس شورا، قانون اساسی برای تصویب نزد این سه تن فرستاده شد و آنان نیز آن را تنفیذ کردند [۲۷]
محمدحسن نجفی قوچانی، سیاحت شرق، یا، زندگینامه آقانجفی قوچانی،ص ۳۶۶، چاپ رمضانعلی شاکری، تهران ۱۳۶۲ ش.
و پس از آن نیز با ارسال نامهها و تلگرامهای پی درپی، به تقویت مجلس مبادرت نمودند. [۲۸]
فضل اللّه نوری، مجموعه ای از رسائل، ج۲، ص۱۱۱ـ۱۱۲، اعلامیه ها، مکتوبات، و روزنامه شیخ شهید فضل اللّه نوری، گردآورنده محمد ترکمان، تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ ش.
[۲۹]
فضل اللّه نوری، مجموعه ای از رسائل، ج۲، ص۱۲۶ـ۱۲۷، اعلامیهها، مکتوبات، و روزنامه شیخ شهید فضل اللّه نوری، گردآورنده محمد ترکمان، تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ ش.
[۳۰]
فضل اللّه نوری، مجموعه ای از رسائل، ج۲، ص۱۴۸، اعلامیهها، مکتوبات، و روزنامه شیخ شهید فضل اللّه نوری، گردآورنده محمد ترکمان، تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ ش.
پس از به توپ بسته شدن مجلس اول در ۱۳۲۶، تهرانی و دیگر علمای ایرانی مقیم عراق، بر شدت مبارزه خود با حکومت استبدادی و پشتیبانی از مشروطه خواهان افزودند. تهرانی و خراسانی و مازندرانی طردنمودن محمدعلی شاه را از «اوجب واجبات»، دادن مالیات به گماشتگان او را از «اعظم محرّمات» و کوشش در راه استقرار مشروطه را به منزله جهاد در رکاب امام زمان دانستند. [۳۱]
محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۵، ص۳۵۳، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۲]
عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۱۰، تهران ۱۳۶۴ ش.
در زمان استبداد صغیر ، یکی از مدارسی که تهرانی در نجف بنا نهاده بود، محل گردهمایی ایرانیان شد. [۳۳]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۳۵، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۳۴]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
گفتهاند که پس از بروز پاره ای انحرافات در نهضت مشروطه، تهرانی از حمایت آن اظهار پشیمانی میکرد. [۳۵]
محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۲۷۷ـ۲۷۹، قم ۱۴۰۵.
۴ - خصایصتهرانی فردی متقی و به قرائت ادعیه و زیارات مداومت و مراقبت داشت. بیشتر اوقات خود را در مسجد کوفه و سَهله به عبادت میگذراند و پیاده به زیارت کربلا میرفت. خوش اخلاق و خوش سخن و بسیار رئوف بود. ۵ - آثاروی آثار متعددی از خود بر جای گذاشت، از جمله یک باب زایرسرا که آن را وقف نمود، دو مدرسه علمیه و قناتی در نجف بود. [۳۶]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۲۶ـ ۲۲۸، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۳۷]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵ ـ ۵۷۷،نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
۶ - وفاتتهرانی در شوال ۱۳۲۶ در مسجد سهله وفات یافت و پیکرش تا نجف تشییع و در آنجا، کنار مدرسه ای که بنا نهاده بود، دفن شد. در ایران و هند و عراق برای او مراسم سوکواری برگزار کردند و بازار تهران چند روز تعطیل شد. شعرای بسیاری در رثای وی شعر سروده اند. [۳۸]
محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۴، ص۲۳۸ـ۲۳۹، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۹]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۲۸ـ۲۲۹، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۴۰]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۶، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
پس از وفات تهرانی، شایع شد که وی با زهر مسموم شده است و حتی او را «ذبیح اعظم» و «شهید اکبر» خواندند. [۴۱]
محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۴، ص۲۴۶، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۴۲]
محمدعلی حبیب آبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۳، ص۸۹۸، ج ۳، اصفهان ۱۳۵۱ ش.
تهرانی در فقه و اصول و رجال آثار بسیاری بر جای گذاشت. گفته شده است که تمامی آنها به خط خود او نزد شاگردش، محمدتقی گرگانی، بوده است. [۴۳]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة،جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
۷ - تألیفاتاز جمله تألیفات او ذریعة الوداد است که شرحی است بر کتاب نجاة العباد محمدحسن نجفی و ظاهراً ناتمام مانده است. [۴۴]
محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۲۸۰، قم ۱۴۰۵.
[۴۵]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۲۷، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
این کتاب نخستین بار در بمبئی و سپس در ۱۳۱۲ در ایران چاپ سنگی شد و بارها در ایران به چاپ رسید. [۴۶]
خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴ ش.
[۴۷]
کورکیس عوّاد، معجم المؤلفین العراقیین، ج۱، ص۳۴۳، بغداد ۱۹۶۹.
[۴۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۳۳، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
حاشیه بر بعضی رسائل عملیه، کتابهای غصب، اجاره، رسالاتی در باب بیع و خیارات از دیگر تألیفات اوست. [۴۹]
محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۲۸۰، قم ۱۴۰۵.
[۵۰]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۲۷، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۵۱]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۹، ص۵۹، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۲]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۲۷۳، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
برخی فتواهای تهرانی، همراه با فتواهای بعضی علمای دیگر، در کتاب مجمع الرسائل در ۱۳۳۱ در تهران چاپ شده است. [۵۳]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۳۰، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
همچنین تقریراتی از دروس او را شاگردانش نوشته اند. [۵۴]
محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۱۵۱، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۵]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۳۷۲، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
وی بر کتابهای بسیاری نیز تقریظ نوشته است. [۵۶]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۵، ص۳۲۰، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۷]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۸۹، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۹، ص۶۸، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۸ - فرزندانتهرانی شش پسر داشت که همگی در علوم دینی تحصیل کردند. [۵۹]
محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۲۸۲، قم ۱۴۰۵.
[۶۰]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۲۸، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
معروفترین آنها، محمد، در نجف متولد شد و سطوح عالی فقه و اصول را نزد آخوند خراسانی و پدرش فراگرفت و از مشاهیر نجف گواهی اجتهاد دریافت کرد. [۶۱]
علی خاقانی، شعراءالغری، ج۱۰، ص۴۵۳، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
[۶۲]
جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۴۵، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
محمد از کودکی شعر میسرود، بیشتر اشعار او در مدح و رثای اهل بیت علیهمالسلام است. وی در برخی اشعارش مسلمانان را به بیداری فراخوانده است. [۶۳]
علی خاقانی، شعراءالغری، ج۱۰، ص۴۵۴ـ۴۶۰، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
[۶۴]
علی خاقانی، شعراءالغری،ج ۱۰، ۴۶۱ـ۴۶۲، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
در عین حال، اوقات زندگی را بیشتر به عبادت و ذکر و اعتکاف در حرم امیرمؤمنان علیهالسلام سپری کرد. [۶۵]
علی خاقانی، شعراءالغری، ج۱۰، ص۴۵۳، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
او در ۱۳۵۵ در نجف وفات یافت و در مقبرة پدرش دفن شد. از تألیفات اوست: کتاب فی الطهارة، کتاب فی الخمس، قاموس غریب القرآن و چند رسالة فقهی. [۶۶]
علی خاقانی، شعراءالغری، ج۱۰، ص۴۵۴، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
[۶۷]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۵، ص۲۴۵، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۵، ص۱۸۷، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۹]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۲۹۵، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۷۰]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۳، ص۱۸، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹ - فهرست منابع(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء ۱: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴. (۳) جعفر بن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۴) حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعة، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۶/ ۱۹۸۷ـ۱۹۹۶. (۵) محسن امین، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۶) عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ ش. (۷) محمدعلی حبیب آبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۳، اصفهان ۱۳۵۱ ش. (۸) محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵. (۹) احمد حسینی، تراجم الرجال، قم ۱۴۱۴. (۱۰) علی خاقانی، شعراءالغری، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸. (۱۱) کورکیس عوّاد، معجم المؤلفین العراقیین، بغداد ۱۹۶۹. (۱۲) فضل اللّه نوری، مجموعه ای از رسائل، اعلامیهها، مکتوبات، و روزنامه شیخ شهید فضل اللّه نوری، گردآورنده محمد ترکمان، تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ ش. (۱۳) احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۴) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴ ش. (۱۵) محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش. (۱۶) محمدحسن نجفی قوچانی، سیاحت شرق، یا، زندگینامه آقانجفی قوچانی، چاپ رمضانعلی شاکری، تهران ۱۳۶۲ ش. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تهرانی»، شماره۴۱۲۰. ردههای این صفحه : تراجم | علمای شیعه | علمای قرن چهاردهم | علمای قرن سیزدهم | فقهای شیعه | مشروطه خواهان | نهضت مشروطه
|